از جمله تغییرات جمعیتی که دهههای اخیر در بیشتر کشورهای دنیا ازجمله ایران در حال وقوع است، پدیدهی خانوارهای زن سرپرست است که بهدلایل مختلفی رو به فزونی است. ۱۲/۱ درصد خانوارهای ایرانی در سال ۱۳۹۰ زن سرپرست بودهاند که این رقم در سال 1395 به ۱۲/۷ درصد افزایش یافته است. در این پژوهش با روش تحلیل ثانویهی دادههای سرشماری ۱۳۹۵ به مطالعهی تطبیقی ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی زنان و مردان سرپرست خانوار در کل کشور ایران به تفکیک مناطق شهری و روستایی پرداخته شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که بیشترین نسبت درصد خانوارهای زن سرپرست مربوط به مناطق شهری با ۱۲/۷ درصد و بیشترین نسبت درصد خانوارهای مرد سرپرست مربوط به مناطق روستایی با ۸۷/۴ درصد میباشد.سرپرستی مردان در گروههای سنیمیانی در بالاترین حد خود قرار دارد و برخلاف زنان با افزایش سن (گروههای سنی ۷۵ سال و بیشتر) بار مسئولیت سرپرستی خانوار از دوش مردان کاسته شده است. بیش از ۴۰ درصد زنان سرپرست خانوار، خودسرپرست بوده و به تنهایی زندگی میکنند، در حالیکه این نسبت برای مردان بسیار پایین است. بیش از ۷۰ درصد مردان سرپرست خانوار شاغل هستند، در حالیکه این نسبت برای زنان ۱۲ درصد میباشد. زنان سرپرست خانوار همچنین از سطح سواد کمتری نسبت به مردان سرپرست خانوار برخوردارند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است ﻛـﻪ میزان اﺷﺘﻐﺎل و سطح ﺳﻮاد ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺧﺎﻧﻮارﻫﺎی زن ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ میتواند کیفیت زندگی این خانوارها را تحت تأثیر قرار دهد و ﻧﻴـﺎز ﺑـﻪ برنامهریزی اصولی و بهموقع جهت رسیدگی به وضعیت این خانوارها ﺗﻮﺳﻂ ﺳﻴﺎﺳﺖگذاران و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریزان امری ضروریست.